Herman: حرمان

Couverture
Naakojaa ناکجا, 18 juil. 2014 - 116 pages

 این نوشته‌ها روایت‌هایی داستانی از زندگی من هستند. در نوشتن‌شان نه می‌خواستم آن‌قدرها به اصول داستان‌نویسی وفادار باشم نه می‌خواستم یکسر این اصول را کنار بگذارم. می‌خواستم سال‌هایی از زندگیم را روایت‌گری کنم. روایت‌گری عنوان بهتری است برای کاری که من در حرمان‌ها انجام دادم. اما یک‌جورهایی همه کار کردم. از روایت‌گری داستانی تا نامه‌نویسی. انگار نیاز داشتم به این تنوع تا آن سال‌های زندگیم را بنویسم.

سال‌هایی که نوشتم، سال‌های کودکی و نوجوانی من در شیراز و داراب است. سال‌هایی که انگار همه بودن من است، همه هویت من است، تمام تاریخچه من است. مرز میان واقعیت و رویا اما در این زندگینامه | داستان کجاست؟ این را خودم هم نمی‌دانم. بازگشتم به آن سال‌ها تا واقعیتی که بر من گذشت را روایت‌گری کنم و البته که در این پرسه‌زنی خیالی‌سازی کرده‌ام واقعیت حرمان‌زده آن سال‌ها را. شاید...

 

Expressions et termes fréquents

Informations bibliographiques