Man, Pakkon, Sansourchi: من، پاککن، سانسورچیNaakojaa, 16 août 2015 - 107 pages شعر ناتمام ما، | من و تو، | در جایی زندگی کردیم، | که در نداشت | پنجره نداشت | دیوار نداشت | آسمان نداشت... | پیامبرانی از آسمان آمده بودند | با خود دیوارهایی آورده بودند | و پنجرههای کوچکی که گناه نام داشت | و دری که | همیشه بسته بود | من و تو | در جایی زندگی کردیم | که فردا نداشت: | همه ساعتها را | غسل داده بودند | در آب | این نوشته را | قبل از آن که تمام شود | پاک کرده بودند. |
Expressions et termes fréquents
آخن آسمان اب ار ات اج نیا ار اه ار زیچ همه ارم است ام اما اهنت ای اين با باتک بش بود به بى تا تسا تسین هک ییاج تشپ تعاس تمالک تو تينوش نظم جو جه حبص داب درک دز دسر دش دشاب دنام یم دنچ دنک دنلب دنور دنوش دوب دوش یم دهاوخ دیآ یم دیاش دیشروخ ديكر رارکت رب رد هک رگا رگید رود ریثکت زا زاب زگره سپ سر سک چیه شده کچوک كفت كن كه کی اب کیرات گرم لاس لثم ماتم مشچ مغ منک یم موش مه مهاوخ مى مینک نآ ناسنا نایم نخس نشور نم نم نهذ نماسآ نماه نیرخآ وا وت ود وس ها هاگ هاگن هاى هايى هب هتسب هچ هدرک هدش هدنز هرابود هراتس هسوب هشیمه هظحل هک یتقو هم هملک همه هن یا یارب یاه یب یبش یم ار یم شومارف یم مگ ینک ینم ییاه